گاهی فکر میکنم کاش وقت هایی خیلی چیز هارا نفهمیم.

نفهمیم که در فلان رابطه ی مان فلانی چندبار با دیگر دختر ها حرف زد ، نفهمیم فلان رفیق مان پشت سرمان چی گفت ، نفهمیم فلانی که ادعای دوست داشتن مارا میکرد دروغ میگفت ، نفهمیم فلانی زیر ابمان را پیش رییس شرکت زد. میدانم میگویید احمقانه ست اما نفهمیدن گاهی مساوی ست با غمگین نشدن ، نشکستن ، نا امید نشدن ، بی اعتماد نشدن! 

غمگینم چون فهمیدم :( نمیدانم کی ، کجا و چطور قرار است ادم ها تقاص اشک های مرا بدهند! اصلا تقاص هم ندهند اشکالی نداره اما میشود به خاطر اشک های من هم که شده است ادم های بهتری بشوند؟ میشود دیگر کسی را ازار ندهند؟